اگر دوست دارید عنان سرنوشت خود را در دست گیرید، در این جا راهکارهایی به شما ارائه میکنیم تا بر ترس های خود غلبه کرده و در خود تغییر ایجاد کنید.
۱) ترس از ناشناختهها:ترس از ناشناختهها باعث میشود افراد نتوانند از فرصتها استفاده کرده و در موقعیتهایی که چندان خوشایندشان نیست باقی بمانند. هر موقع صحبت از تغییر پیش میآید، مردم به گفتن چه پیش خواهد آمد میافتند.با خودتان فکر میکنید موقعیتی که الان دارید بهتر است و به همین خاطر همه ایدهها و افکار تازه برای تغییر را در ذهنتان دفن میکنید و فکر میکنید باید همین جایی که هستید باقی بمانید. اما باید بدانید ترس از ناشناختهها یکی از مهمترین دلایلی است که افراد را از ایجاد هر نوع تغییر مثبت در زندگیشان باز میدارد.
بهنظر من هیچ انتخابی نادرست نیست، فقط فرصتهایی که به واسطه آن انتخاب برای ما پیش میآید با هم متفاوت هستند. اگر انتخابهای خود را مهیج و باارزش بدانید، تجربه ناشناختهها برایتان سادهتر خواهد شد. فقط باید تصمیم بگیرید که چه کاری را میخواهید در حال حاضر انجام دهید...
۲) عدماطمینان بهخود:وقتی در نظر دارید که تغییری در زندگیتان ایجاد کنید، تردید دارید که آیا واقعاً از عهده آن برمیآیید یا نه. در این موقعیتها همه چیز بزرگتر و دشوارتر از آنچه هست بهنظر میرسد و وقتی به آن نگاه میکنید بهنظرتان کار بسیار سختی میآید. معمولاً از خودتان میپرسید، چه کسی میتواند این کار را انجام دهد؟ من که نمیتوانم کار خیلی دشواری است.اگر بخواهید چیزهای بزرگ به دست آورید یا حتی فقط به آرامش درونی برسید، باید بتوانید از آن قلمرو آرامش خود بیرون آمده و چیزهای جدید را امتحان کنید. اگر موفق هم نشوید، حداقل تلاشتان را کردهاید و تا آخر عمرتان افسوس نمیخورید که چرا آن قدم را در زندگی برنداشتید.
۳) تنها حس کردن خود و تقلا برای تصمیمگیری:گاهی اوقات وقتی موقعیتهای دشوار در زندگی پیش میآید، احساس میکنید که تنها آدم روی زمین هستید که باید این تصمیم را بگیرید. فکر میکنید برای اطمینان از اینکه کار درستی را انجام میدهید نیاز به حمایت و اطمینان افراد دیگر دارید. نظر همه را میپرسید تا مجبور نباشید به تنهایی تصمیم بگیرید. از تجربه شخصی خودم میگویم که همیشه سختترین قسمت گرفتن تصمیم، تقلا و عذاب دادن خود برای گرفتن آن است.
آنقدر بهخودمان فشار میآوریم که هم خودمان و هم افراد دور و برمان را حسابی خسته و بیمار میکنیم و وقتی با هزار زور و تقلا تصمیم نهایی را میگیریم، احساس میکنیم که باری سنگین از روی دوشمان برداشته شده و از تصمیمی که گرفتهایم احساس آزادی و هیجان میکنیم. اما آن بخش تقلا برای تصمیمگیری است که ممکن است از ادامه راه دلسردتان کند. به این خاطر به نفعتان است که هرچه سریعتر تصمیمتان را گرفته و کارتان را جلو ببرید.
۴) تصور اینکه فقط یک انتخاب دارید: گاهی اوقات وقتی برای گرفتن یک تصمیم بزرگ و مهم تلاش میکنید، اگر نخواهید که وضعیت موجود را قبول کنید فکر میکنید که فقط یک انتخاب پیش رویتان است؛ مثلاً یا باید در شغلی که از آن متنفرید باقی بمانید، یا اینکه از آن بیرون بیایید و بیکار باشید. اما واقعیت این است که انتخابهای دیگری هم برایتان وجود دارد. فقط کافی است کمی فکر کنید تا لیستی از راه حلها جلوی رویتان سبز شود.
۵) توجه به مسائل ظاهری: مشکل دیگری که برای ایجاد تغییر برای اکثر افراد پیش میآید این است که برای تعریف هویت و ارزششان، به مسائل ظاهری و بیرونی توجه میکنند (اینکه کارمان چیست، داراییهایمان چقدر است، درآمد ماهانه مان چقدر است و...).اما چیز دیگری که بیشتر باید به آن توجه کنیم، ارزش روابطمان با دیگران است و اینکه چطور میتوانیم به آنها کمک کنیم. وقتی به بقیه کمک میکنید .
۶) لازم نیست خودتان را با هر اتفاقی که میافتد، تطبیق دهید: بدترین قسمت ترس از تغییر آنجاست که میتوانید برای هر چه که اتفاق بیفتد، خودتان را هماهنگ کنید. اینطوری کمی از ترس آن هم ریخته میشود. واقعیت این است که این راه زندگی بسیار وحشتآورتر است چون احساس نمیکنید که اتفاقاتی که برایتان میافتد در اختیار و کنترل شماست، و همیشه از این میترسید که چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر این جرات را داشته باشید که در مواقع لزوم تغییری به زندگیتان وارد کنید، نه تنها باعث میشود کنترل زندگیتان را در دست گیرید، بلکه زندگیتان را سرشار از لذت و هدف خواهد کرد. آیا این واقعاً آن چیزی نیست که همه ما دنبالش هستیم.